پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
تفکر وکودک
2383-0700
2383-0719
9
1
2018
09
22
نگاهی دوباره به ویژگی فلسفی و ادبی داستانها در برنامه فبک
1
30
FA
سعید
ناجی
4386923600010000
استادیار گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان, پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
saeed.naji@gmail.com
لیلا
مجید حبیبی
پژوهشگر داستانهای فکری در برنامه فلسفه برای کودکان و دکترای زبان و ادبیات فارسی
leilahabibin@gmail.com
مهمترین مواد آموزشی در برنامه فلسفه برای کودکان برای کندوکاو فلسفی داستان است. داستان فکری_فلسفی باید ظرفیت کافی برای گنجاندن مفاهیم و پرسشهای فلسفی را در اختیار قرار دهد تا محرک ایجاد بحث فلسفی باشد. تا کنون داستانهای متعددی به هدف کاربرد در حلقه کندوکاو برای برنامه فبک در داخل ایران به منظور بومی سازسی این برنامه به رشته تحریر درآمده است. در این مقاله سعی شده به بررسی مولفههای مهم این نوع داستان مبتنی بر برداشتی از فلسفه و ادبیات که در برنامه فبک وجود دارد پرداخته شود و سوءتعبیرها و برداشتهای متفاوت از مفهوم فلسفه در این برنامه تا حدودی تبیین گردد. ویژگیهای اساسی داستانهای فکری برنامه فبک که آنها را از سایر داستانهای کودک متمایز میسازد؛ محتوای فلسفی، کندوکاوپذیری و غیر تلقینی بودن است. برای روشنتر شدن مبحث و عینیت بخشیدن به آن پس از ایراد چارچوب نظری به بررسی دو داستان از مجموعه داستانهای فکری دکتر خسرو نژاد به عنوان نمونه­ خواهیم پرداخت تا میزان تطابق این آثار را به عنوان تلاشی در جهت بومی سازی برنامه فبک مشخص کنیم و راه گشایی باشد برای تلاشهای درستتر و دقیق تر در جهت تالیف داستانهای فکری. روش پژوهش در این مقاله در روش توصیفی-تحلیلی است.
فلسفه برای کودکان و نوجوانان_ فلسفه_ داستانهای فکری/ فلسفی_کفایت فلسفی_ کفایت ادبی_ نقد داستان
https://fabak.ihcs.ac.ir/article_3457.html
https://fabak.ihcs.ac.ir/article_3457_f631993cfc9131eb59dab8a56d7b99de.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
تفکر وکودک
2383-0700
2383-0719
9
1
2018
09
22
تاثیر برنامه فلسفه برای کودکان بررفتار مدنی –تحصیلی دانش آموزان پسرپایه نهم متوسطه اول ناحیه یک شهر خرم اباد
31
52
FA
مسلم
قبادیان
استادیار،گروه علوم تربیتی ،دانشگاه فرهنگیان،
mghobadiyan@yahoo.com
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر برنامه­ی آموزش فلسفه برای کودکان بر رفتارمدنی –تحصیلی دانش­آموزان پسر پایه نهم متوسطه اول ناحیه یک شهر خرم­آباد انجام شد.برای اجرای این پژوهش از طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را دانش­آموزان پسر پایه نهم متوسطه اول شهر خرم­آباد در سال تحصیلی 97-96 تشکیل می داد که تعداد 50 دانش­آموز به روش نمونه­گیری خوشه ایی انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش (هر گروه 25 نفر) قرار داده شدند. ابزار گرد آوری داده­ها، پرسشنامه رفتار مدنی- تحصیلی گل پرور (1389) بود. داده­ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادکه اجرای برنامه آموزش فلسفه برای کودکان موجب افزایش میزان نمرات رفتارمدنی -تحصیلی دانش­آموزان ومولفه های آن(یاری رساندن ومشارکت اجتماعی ،برقراری روابط صمیمانه وپایبندی به قواعد) شده است.
فلسفه برای کودکان,رفتار مدنی- تحصیلی,دانش آموزان
https://fabak.ihcs.ac.ir/article_3528.html
https://fabak.ihcs.ac.ir/article_3528_05c589ab950c66023c905d81c0577cbc.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
تفکر وکودک
2383-0700
2383-0719
9
1
2018
09
22
اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر ارزیابی تعارض بین والدین و خودگردانی تحصیلی
53
72
FA
بنت الهدا
محمدیان
کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ساوه،
bentolhodamohamadiyan@yahoo.com
آزاده
فرقدانی
گروه روانشناسی دانشگاه ازاد اسلامی واحد ساوه ساوه ایران
edalataz@gmail.com
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر ارزیابی از تعارض میان والدین، و خودگردانی تحصیلی در دانشآموزان دختر مقطع چهارم و پنجم ابتدایی مراجعهکننده به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرکز حجاب تهران بود. روش پژوهش، شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور پس از نمونهگیری هدفمند، 52 دانشآموز انتخاب و 26 نفر در هریک از گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای مقیاس ارزیابی تعارض بین والدین (گریچ و فینچام، 1990) و خودگردانی تحصیلی (ریان و کانل، 1989) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل کواریانس چندراهه و یکراهه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش فلسفه برای کودکان موجب کاهش معنادار سرزنش خود و افزایش معنادار خودگردانی تحصیلی در گروه آزمایش شده است.
فلسفه برای کودکان,تعارض والدین,خودگردانی تحصیلی
https://fabak.ihcs.ac.ir/article_3529.html
https://fabak.ihcs.ac.ir/article_3529_e93efb328211abdf8c0de226011ab102.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
تفکر وکودک
2383-0700
2383-0719
9
1
2018
09
22
اثر بخشی آموزش فلسفه به کودکان بر راهبردهای یادگیری دانشآموزان و پایداری آن در طول زمان
73
95
FA
میلاد
برنجکار
دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت ، گروه علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات
milad.berenjkar@yahoo.com
قدسی
احقر
دکترای تخصصی علوم تربیتی، دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات پژوهشگاه مطالعات دانشگاه. تهران. ایران
ahghar2004@yahoo.com
فهیمه
انصاریان
استادیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه آزاد تهران مرکز
f.ansarian110@yahoo.com
پژوهش حاضر با هدف ، مطالعه اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر راهبردهای یادگیری دانشآموزان انجام شد. این ﭘـﮋوﻫﺶ از ﻧﻮع ﺷﺒﻪ آزﻣﺎﻳﺸﻲ ﺑﺎ ﭘﻴﺶ آزﻣﻮن، ﭘـس آزﻣـﻮن، پیگیری و ﮔـﺮوه کنترل صورت گرفت. نمونه آماری شامل 50 نفر (25 نفر گروه آزمایش و 25 نفر گروه کنترل) بود. گروه آزمایش 9 جلسه 90 دقیقه ای آموزش از کتاب های داستان های فکری فیلیپ کم و متیو لیپمن دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. ﭘﺲ از اﺗﻤـﺎم ﺑﺮﻧﺎﻣـﺔ آﻣﻮزش از ﻫـﺮ دو ﮔﺮوه ﭘﺲ آزﻣﻮن و از گروه آزمایش پیگیری یک ماهه ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ. برای جمع آوری داده ها ازپرسشنامه راهبردهای یادگیری استفاده شد .نتایج ﺗﺤﻠﻴــﻞ کوواریانس و آزمون t نشان داد که تفاوت معناداری بین ﮔــﺮوه های آزﻣــﺎﻳﺶ و کنترل در راهبردهای یادگیری وجود دارد و میانگین گروه آزمایش در پس آزمون و پیگیری از گروه کنترل بیشتر بود و آموزش فلسفه به کودکان در افزایش راهبردهای یادگیری دانش آموزان در پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده است.
آموزش فلسفه به کودکان,راهبردهای یادگیری,دانش آموزان پسر
https://fabak.ihcs.ac.ir/article_3537.html
https://fabak.ihcs.ac.ir/article_3537_b10c1b44f12b77bd2a6ddbd06d3452d6.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
تفکر وکودک
2383-0700
2383-0719
9
1
2018
09
21
تحلیل نشانه شناختی یک مجموعه تلویزیونی کودک و بررسی نقش آن در آموزش کودکان(با رویکرد رمزگان بارتی)
95
114
FA
مهدیه
اسحاقی
دانشجوی دکتری زبانشناسی همگانی، دانشگاه تهران.
mahdie_eshaghi@ut.ac.ir
آزاده
شریفی مقدم
دانشیار گروه زبان انگلیسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان.
asharifi@uk.ac.ir
نقش تلویزیون در آموزش کودکان به­دلیل دراختیار داشتن همزمان ابزارهای مختلفِ صوت و تصویر از اهمیّت ویژه­ای برخوردار است. پژوهش حاضر به تحلیل نشانه­شناختی و بررسی نقش آموزشی یک مجموعهی تلویزیونی کودک با نام "محلة گل و بلبل" محصول شبکه دو سیما پرداخته­است. طبق نظر ویگوتسکی (1981) فعالیتهای عالی ذهنی کودک زمانی آغاز می­شود که تصویری از جهان پیرامون در ذهن کودک ایجاد شود و بتواند خصوصیاتی از محرکها را در ذهن انتزاع کند و آنها را با تجربه­های پیشین بسنجد، مقایسه کند و به نتیجه برسد. در این پژوهش، در چارچوب رمزگان بارتی به تحلیل نشانه­شناختی این مجموعه پرداخته­شد ، بدین منظور 720 دقیقه شامل 12 قسمت 60 دقیقه­ای مورد بررسی قرار­گرفت، تا مشخص شود تا چه حد از رمزگان بارتی در جهت فعال­سازی فعالیتهای ذهن کودک برای شناخت و درک بهتر مفاهیم مورد نظر استفاده شده­است و سپس تحلیلی از یافته­های حاصل برای ارزیابی کارکرد آموزشی این مجموعه بر پایه­ی دیدگاههای لاسول و گربنر ارائه شد. نتایج حاکی از این بود که رمزگان بارتی هم در طراحی شخصیت­ها و هم در طراحی داستان­های این مجموعه درنظر گرفته­شده­است و از این حیث و با توجه به نظریه­های لاسول و گربنر می­توان این مجموعه را مجموعهای موفق در جهت آموزش کودکان به شمار آورد.
نشانه,تحلیل نشانهشناختی,آموزش کودک,رمزگان بارتی,فعالسازی فعالیتهای عالی ذهن
https://fabak.ihcs.ac.ir/article_3940.html
https://fabak.ihcs.ac.ir/article_3940_0f472f2cd7ddccad9d6e8ba65767e37a.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
تفکر وکودک
2383-0700
2383-0719
9
1
2018
09
21
الزامات و چالشهای اجرایی و اخلاقی پژوهش با کودک: ارائه نمونه الگوی مشارکتی برای پژوهش در حوزه جنسیت
115
146
FA
عقیله سادات
موسوی جهان آبادی
دانشجوی دکتری روان شناسی، دانشگاه فردوسی مشهد
ag_mo27@stu.um.ac.ir
زهرا
طبیبی
دانشیار گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد
tabibi@um.ac.ir
بهروز
مهرام
دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه فردوسی مشهد
bmahram@um.ac.ir
مرتضی
مدرس غروی
دانشیار روانشناسی بالینی، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علومرفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
modaresm@mums.ac.ir
در دهههای اخیر، رویکردی در بررسی دوره کودکی و پژوهش راجع به کودک، بهوجود آمدهاست که در آن کودک به عنوان مشارکتکنندهای فعال جهت فهم موضوعات و مسائلی که مرتبط با وی میباشند، درنظرگرفتهشدهاست؛ این رویکرد در تقابل با نگاهیاست که کودک را عضو منفعل پژوهش می­داند. این رویکردِ مشارکتی البته با چالش­ها و مسائل اجرایی و اخلاقی پژوهش با کودکان روبروست. مقاله حاضر این چالشها را مورد بررسی و تدقیق قرارمی­دهد و با ارائه پیشنهادات و راهکارهایی، راه را برای رویکرد مشارکتی بررسی کودک ممکن می­سازد. همچنین در مقاله حاضر، نمونه­ یک پژوهشی کیفی با مدل مشارکت فعال با کودک در راستای فهم کودکان از جنسیت معرفی می­گردد. در این پژوهش، ساخت ابزارهای مشارکت­دهنده کودک برای انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با کودک مدنظر قرار گرفته است.
پژوهش,کودک,روششناسی,جنسیت
https://fabak.ihcs.ac.ir/article_3941.html
https://fabak.ihcs.ac.ir/article_3941_7548e860d9fc88550def8c92d069b9cd.pdf